بررسى تفسيرهاى تك نگارى كتابخانه مركزى آستان قدس رضوى (بخش دوم)

پدیدآورسیدمحمدحسین موسوی مبلغ

نشریهپژوهش‌های قرآنی

تاریخ انتشار1388/01/26

منبع مقاله

کلمات کلیدیداود (ع)

share 2530 بازدید
بررسى تفسيرهاى تك نگارى كتابخانه مركزى آستان قدس رضوى (بخش دوم)

سيد محمد حسين موسوى مبلّغ
تفسير سوره ها

در نخستين بخش اين گزارش, كتابهايى كه به تفسير آيات پرداخته بود, معرفى گرديد و اينك در ادامه, تفسيرهاى تك نگارى كه به تفسير يك سوره پرداخته و به چاپ رسيده است, معرفى مى شود.

1. آدابى از قرآن

1728/297
آ 547 د
فارسى
سلسله درسهايى از عالم مجاهد وعارف متقى, شهيد,سيد عبدالحسين دستغيب شيرازى است كه در تفسير و تبيين معارف سوره مباركه (حجرات) به زبان فارسى, ايراد گرديده وبا مقدمه و تصحيح سيد محمد هاشم دستغيب, چاپ و منتشر شده است.
مفسر نخست يك آيه از سوره (حجرات) را ياد مى كند. آن گاه به شرح وتفسير آن مى پردازد. در تفسير آيات, به مباحث ادبى, لغوى و اقوال مفسران, نمى پردازد, بلكه آيات را با ديگر آيات قرآنى و روايات معصوم و قصص و حكايات, تفسير مى كند. از منبع و سند و نيز درستى و نادرستى روايات ياد نمى كند و در بعضى موارد, حكايتهاى شگفت از عرفا و غيرعرفا نقل مى كند.
در مواردى هم از مسيراصلى سخن دور شده و به مطالب فرعى پرداخته است.

2. آشنايى با قرآن

18/297
آ 634 م
فارسى
اين كتاب, خلاصه سلسله درسها و بيانات استاد شهيد مرتضى مطهرى است در تفسير سوره هاى (فاتحه) و (بقره) به زبان فارسى. تاريخ ايراد اين سلسله درسها, معلوم نيست, مكان برگزارى آن تهران است. دراين كتاب, سوره مباركه (فاتحه) وبخشى از سوره مباركه (بقره) تا آيه 23 تفسير شده است.
اين كتاب در تاريخ 1359 نخستين بار در قم توسط انتشارات صدرا, در يك جلد, در قطع رقعى منتشر شده است و تفسير سوره حمد تا صفحه 53 و تفسير سوره بقره تا آخركتاب(ص 183) را دربردارد.
سبك تفسيرى: تفسير, به زبان ساده ولى ژرف است و مطالب مهمى را دربردارد:
1. نخست تمام سوره را با ترجمه فارسى آن يادكرده است. آن گاه به تفصيل, به بحث تفسيرى پرداخته و ديدگاههاى مفسران برجسته را نقل كرده و مورد بررسى قرار داده است.
2. مباحث لغوى را در گاه لزوم به شرح آورده ونتيجه مطلوب را از آن گرفته است.
3. مباحث فقهى, (مانند جزئيت بسمله در سوره) را به گونه اى مفصل مطرح كرده و آراى فقهاى شيعه و سنى را با دلايل ايشان نقل كرده و آن گاه نظر اماميه را با دليل برگزيده است.
از آن جا كه مطالب اين كتاب, مورد تجديد نظر استاد قرار گرفته است, برخى از مطالب كه درسخنرانى, مجمل يا با تحقيق غيركافى, مطرح شده, استاد در پاورقى كتاب, به قلم خود, به توضيح آنها پرداخته واز اجمال مطلب, پرده برداشته است.
از جمله به يك مورد از اجمال متن و توضيح آن درپاورقى, نظرى مى افكنيم. در متن كتاب دررابطه با جزئيت (بسمله از سوره) چنين آمده است:
(… بين شيعه وسنى برسر اين كه آيا اين آيه (بسمله)جزئى از هرسوره است يا نه؟ اختلاف عظيمى وجود دارد. اهل تسنن آن را جزء هيچ سوره اى نمى دانند… شيعه به پيروى ازائمه اطهار, عليهم السّلام, به شدّت با اين مسأله مخالفت دارند, تا آن جا كه ائمه اطهار فرموده اند: خداى بكشد كسانى را كه بزرگ ترين آيه از آيات قرآن را حذف كرده اند… ) ص 10 كتاب
استاد, درپاورقى چنين توضيح داده است:
(شيعيان در مسأله فوق اتفاق نظر دارند, ولى ميان اهل تسنن اختلاف نظر است. بعضى با نظر شيعه موافقند و بعضى قائل به تفصيل.
ابن عباس, ابن مبارك, عاصم, كسايى, ابن عمر, ابن زبير, ابوهريره, عطا, طاووس و نيز امام فخررازى در تفسير كبير و جلال الدين سيوطى در (اتقان), كه مدعى تواتر روايات هستند, از طرفداران نظريه جزئيت هستند.
بعضى مانند مالك و ابوعمرو و يعقوب مى گويند: كه جزء هيچ سوره اى نيست…
ولى بعضى از پيروان مذهب شافعى و حمزه قائل به تفصيلند. به احمدحنبل بعضى قول اوّل رانسبت داده اند (تفسير ابن كثير جلد 1 , صفحه 16) وبعضى قول تفصيل را (تفسير آلوسى, جلد 1 صفحه 39)) ص 11, پاورقى

3. اسرار عشق يا درياى محبت

297/18
الف 434 - ف ت
فارسى
ترجمه فارسى كتاب بحرالمحبّة فى اسرار المودّة, نگاشته ابوحامدغزالى در تفسير سوره يوسف است كه اصل آن به زبان عربى, تأليف شده است.
اين ترجمه, از سوى ميرزا ابوالحسن فقيهى(آيت اللّه زاده گيلانى) با افزودن آثار و احاديث وارده از طريق شيعه اماميه از ائمه معصومين, عليهم السّلام, صورت گرفته است.
كتاب ياد شده در سال 1325 هـ.ش درانتشارات دفتر نشريات دينى در يك جلد با قطع رقعى, در 227 صفحه, چاپ سنگى شده است.
متن عربى كتاب, در ادامه نوشتار معرفى خواهد شد.

4. اعجاز البيان

171/297
آ 482 ص
عربى
اثرى عرفانى, از صدرالدين محمد بن اسحاق قونوى در تفسير سوره فاتحه و به زبان عربى است.
(صدرالدين محمد قونوى, بنا به گفته عبداللّه احمد حسين الحسينى الجبل العاملى, از مشايخ بزرگ و بلكه فخرالمشايخ و خليفه مجدد مذهب حنفيه, محى الدين ابن عربى بوده است. مقدمه كتاب / 1
از بيان ياد شده, مى توان پى برد كه او حنفى مذهب بوده است.
اين كتاب در تاريخ 1310 هـ ق در يك جلد با قطع وزيرى, در 358 صفحه به اهتمام عيسى خان قريشى هاشمى بغدادى, مدير مطبعه حيدرآباد, در مطبعه دايرة المعارف النظاميه, متعلق به والى حيدرآباد دكن به چاپ سربى رسيده است.
سبك نگارش: فخرالمشايخ, صدرالدين محمدبن اسحاق قونوى, بى ترديد, از توانايى علمى خاص و ذوق سرشارى بهره مند بوده است. وى, راه و رسم معروف و متداول مفسران سلف وخلف را نپيموده و از قيل وقال مفسران ونيز طرح مسائل لغوى, ادبى, نقل قول و… كاملاً خوددارى كرده است. او, خواننده را دريك فضاى عرفانى ويژه اى قرارداده و راه و رسم سيرو سلوك كوى معشوق را بر عارف سالك, آموخته است. درعين حال, درگفتار ونوشتار خويش, از صوفيان و عارفان مشهور پيروى نكرده است. به بخشهايى از نوشتار وى, نظرى مى افكنيم:
وى در زمينه دستاوردهاى كشف, مى نويسد:
(ومن نتايج هذا الذوق الشامل و الكشف الكامل, الاستشراف على غاية المدارك الفكرية والاطلاعات النظرية و غيرالنظرية التى لا تتعدّى العوارض و الصفات و الخواص و اللوازم… فيعرف صاحبه غاية ما ادرك كل مفكر بفكره و اطلع عليه بحسّه و نظره و يعرف سبب تخطية الناظرين بعضم بعضاً… ) ص 39 كتاب
وى در كشف, بين انبياء و غيرايشان تفاوت نمى گذارد, پس از يادكرد آثار كشف مى نويسد:
(فهذا يا اخوانى حال المتمكّنين من اهل اللّه فى علمهم الموهوب و كشفهم التام المطلوب ولاتظنوها الغاية التامة فما عن طامة الاّ فوقها طامة و لهذا التحقيق و الاستشراف, لم يقع بين الرسل و الانبياء والكمل من الاولياء خلاف فى اصول مأخذهم و نتائجها و ما بينوه من الاحكام الحضرات الاصلية الالهية و ان تفاضلوا فى الاطلاع و البيان. ومانقل من نقل الخلاف عنهم فانّما ذلك فى جزئيات الامور والاحكام الالهية المشروعة لكونها تابعة لاحوال المكلفين… ) ص 40 كتاب
مولف در اين تفسير, متعرض بحثهاى ادبى و لغوى نمى شود وكمتر به مباحث قراءت مى پردازد, او به سودمند نبودن اين گونه بحثها تصريح مى كند, اما به بحثهاى كلامى و فلسفى فراوان مى پردازد.

5. بحرالمحبّة فى اسرار المودة

1724/297
ب 34 غ
عربى
تفسير سوره مباركه يوسف, از محمدبن احمد غزالى طوسى اشعرى شافعى (450-505 هـ ق) به زبان عربى.
شيخ محمدابوحامد غزالى, اشعرى مسلك و شافعى مذهب است. در سال 450هـ ق در شهر طوس متولد شد. رشد و نماى وى در شهرنيشابور, صورت گرفت. تحصيلات وى در نزد امام الحرمين ابوالمعالى جوينى, به پايان رسيد. در سال 484 هـ ق به بغداد, رفت. درآن جا به تدريس اشتغال يافت ورياست مدرسه نظاميه را عهده دار شد. پس از 20 سال تدريس درمدرسه نظاميه بغداد, آن را رها كرد وپس از مدتى به وطن بازگشت. او با متأثر شدن از مسلك عرفانى و نيز افكار بعضى از طوايف صوفيه, گوشه گيرى را انتخاب كرد و در روز دوشنبه 14 جمادى الثانى سال 505 هـ ق در 55 سالگى درگذشت.
كتاب يادشده دريك جلد با قطع رقعى در 146 صفحه, چاپ سنگى شده است.
سبك نگارش: امام غزالى اين تفسير را با مشرب عرفانى, نگاشته و اصطلاحات عرفانى زيادى در آن به كار برده است , بدين گونه:
1. يادكرد اسباب نزول آيات.
2. نقل و نقد اقوال مفسران از صحابه و تابعان و دوره بعد از تابعان.
3. استشهاد به اشعار شعراى عرب به مناسبتهاى گوناگون.
4. توضيح بعضى از لغات با بهره گيرى از ديدگاههاى مفسران و اشعار شعرا.
5. نقل و بررسى ديدگاههاى حكما و عرفا و گاه اختصاص فصلى مستقل به مباحث عرفانى.
6. نقل حكايتهاى متعارف افسانه اى وداستانهاى مربوط به حضرت يوسف(ع) و ديگرانبياء.
7. طرح مباحث ويژه با عنوان: (نكته).
8. طرح مسائل گوناگون اخلاقى و علمى با عنوان: (فصل).
شايسته يادآورى است كه كتاب ديگرى از اين نويسنده, با عنوان: تفسير سوره يوسف(ش 1734 ـ ت 34 غ) در كتابخانه مركزى آستان قدس رضوى موجود است كه در يك جلد, قطع رقعى , در 260 صفحه چاپ سنگى شده است.
اين تفسير با تفسير بحرالمحبّة, تفاوتهايى دارد كه نمى توان آن دو را يك تفسير دانست, زيرا:
اولاً, هردو كتاب در حجم, متفاوتند. تفسير بحرالمحبّة داراى 146 صفحه است و تفسير سوره يوسف داراى 260 صفحه (با آن كه كيفيت چاپ مشابه است). اين تفاوت حجم, تنها در قالب ظاهرى آن نيست, بلكه از نظر محتوا نيز تفسير سوره يوسف مطالب فراوانى, افزون بر تفسير بحرالمحبّة دارد.
ثانياً, ترتيب مطالب تحرير يافته, تا حدى دردو كتاب متفاوت است.
با توجه به آنچه گفته شد, در مورد اين دو كتاب, احتمالات زير,مى تواند مطرح باشد:
1. كتاب دوّم(تفسير سوره يوسف) درابتدا تحرير يافته و كتاب اول(بحرالمحبّة) خلاصه شده آن است كه توسط خود مفسر يا شخص ديگرى انجام گرديده است.
2. كتاب بحرالمحبّة, اوّل نگارش يافته و سپس به دليل اختصار, كتاب يادشده, با ذكر پاره اى از مطالب گفتنى ديگر در تأليف دوّم آورده شده است كه دراين صورت, تفسير دوّم پس از بحرالمحبّة نگارش يافته است.
3. تفسير سوره يوسف, همان بحرالمحبّة است كه فرد ديگرى جز مؤلف افزودگيهايى برآن داشته است.

6. برداشتى از سوره قصص

297/179
ب 772 م
فارسى
اثرى است از دكتر ممكن, در تفسير سوره مباركه (قصص) به زبان فارسى. اين كتاب در يك جلد, با قطع رقعى و در 87 صفحه, نشر يافته است.
سبك نگارش: مفسر, همه آيات سوره مباركه قصص را به دوازده قسمت(براساس معيارهاى شخصى) تقسيم كرده و آن گاه به بحث و تفسير هرقسمت, جداگانه پرداخته است.
وى, نخست مجموعه آيات و سپس ترجمه آن را به فارسى از ترجمه قرآن رهنما, آورده و آن گاه به مباحث تفسيرى پرداخته است.
وى در تفسير آيات, متعرض مباحث تفسيرى, ادبى و لغوى نشده واز شأن نزول آيات و ابعاد ديگرى كه مفسران, مورد توجه قرار مى دهند, صرف نظر كرده است و تنها مجموعه برداشتهاى سياسى ـ اجتماعى خويش را با عنوان تفسير سوره (قصص) به رشته تحرير درآورده است.

7. بهشت جاودان

297/18
ب 547 د
فارسى
اين كتاب, خلاصه درسهاى مجاهد شهيد, سيدعبدالحسين دستغيب در تفسير سوره مباركه(الرحمن) و به زبان فارسى است.
كتاب يادشده با مقدمه و تصحيح سيدمحمد هاشم دستغيب, از سوى بخش انتشاراتى كتابخانه مسجد جامع عتيق شيراز, در سال 1360 هـ ش در يك جلد و 406 صفحه به چاپ رسيده است.
سبك نگارش: دراين تفسير, همانند ديگر آثار تفسيرى شهيد دستغيب, به مباحث لغوى وادبى و… توجهى نشده, بلكه آيات قرآن به كمك آيات ديگر و روايات و دربعضى موارد, قصص, تفسير شده است.
بااين كه موضوعات متعدد اعتقادى واخلاقى در تفسير اين سوره مباركه, مورد اشاره واقع شده است, ولى مى توان گفت: موضوع اصلى آن, اوصاف مؤمنان و نعمتهاى بهشتى است كه متناسب با مضمون آيات اين سوره است.

8. پرتوى از جمال انسانيت

297/1743
پ 331 ص
فارسى
اثرى گرانقدر از شيخ نعمت اللّه صالحى نجف آبادى است كه در تفسير سوره مباركه يوسف به زبان فارسى نگارش يافته و در سال 1343 هـ ش در قم در قطع رقعى, به چاپ رسيده است.
سبك نگارش: مؤلف, نخست چند آيه از سوره را آورده, سپس ترجمه فارسى دقيق و اديبانه آيات را ذكر كرده, آن گاه با توضيحى داستان واره به ذكر مطالب بيان شده از سوى آيات مى پردازد:
(شب است, پرده سياه ظلمت, چهره درخشان روز را پوشانده و روز با همه روشنى در اعماق دل شب فرورفته وخانه پيرمرد روشن ضميرى, كه خانه اميد مردم كنعان است, مثل همه چيزهاى ديگر در سكوت و تاريكى مطلق, غرق شده است.
امّا خانه دل كودك نورسيده اى, كه عزيز دل پدرسالخورده است, روشن و نورانى است و روح با صفا و روان بى آلايش وى در عالم خواب, غرق درخشندگى و تابندگى گشته است. عالمى است وسيع از آسمانها و اقيانوسها…)
ص 18 كتاب
گرچه خواننده خود را درافق يك داستان كه با قلم شيوايى نگارش يافته است, احساس مى كند, ولى اين داستان, تفسير دقيقى است از سوره يوسف كه پا به پاى آيات قرآنى پيش رفته است و موارد مجمل و مبهم را و نيز موارد بريدگى داستان را درقرآن از متن روايات صحيح شيعى استفاده كرده است. گذشته از اين كه يكى از سوره هاى اخلاقى و سازنده قرآن را تفسير مى كند, سبكى را كه دراين تفسير برگزيده است, عشق و علاقه هرخواننده اى را به آن مى افزايد.
مؤلف در پاورقيهاى كتاب, آراء و اقوال مفسران و نيز روايات را نقل و بررسى كرده چنانكه در زمينه سفارش يعقوب به يوسف, در پنهان داشتن راز خواب از برادران, روايتى را از بحار به شرح زير آورده است:
(… بحار, جلد 12 طبع جديد از على بن ابراهيم و از پدرش از عمرو بن شمر از جابرجعفى از حضرت أبى جعفر(ع) در ضمن حديثى در صفحه 218 نقل مى كند كه:
وكان يعقوب يحبه و يؤثره على اولاده
ييعنى يعقوب يوسف را دوست مى داشت و او را براولاد ديگرش ترجيح مى داد.)
سپس مفسر در مقام ردّ اين روايت برآمده مى نويسد:
(عمروبن شمر كه در سند حديث واقع شده است, نجاشى در رجال درباره وى مى گويد: او بسيار راوى بى اعتبارى است واحاديثى را در كتابهاى جابر [جعفى] از پيش خود افزوده است… ) ص 22 كتاب
آن گاه به گونه اى تفصيلى و بادلايل متين و قانع كننده, اين روايت را رد كرده است.
نقل مطالبى از تورات: وى در پاورقى كتاب, مطالبى را از تورات فارسى كه درباره داستان حضرت يوسف(ع) آمده است ذكر كرده و بادلائل, آن را رد مى كند, از جمله:
(در تورات, سفرتكوين, فصل 37 , آيه 3, مى گويد: و اسرائيل يوسف را از تمامى پسرانش بيشتر دوست مى داشت. زيرا كه پسر پيرى او بود.)
آن گاه به شرح زير, اين گفته تورات را رد مى كند:
(اگر مقصود ازاين جمله تورات اين باشد كه يعقوب عملاً يوسف را بر ساير برادرانش ترجيح مى داد و حسد آنان را تحريك مى كرد. اين قابل قبول نيست. زيرا يعقوب خردمند كه به يوسف سفارش مى كند خواب خود را با برادرانت مگو كه مبادا حسد آنان تحريك شود, آيا ممكن است كه خود عالم بى عمل باشد. و عملاً و علناً يوسف را بر پسران ترجيح دهد و حسد آنان را تحريك نمايد.)
همچنانكه بيان شد, رواياتى را كه فراتر از ظاهر پيام قرآن سخن گفته است, چه از طريق شيعه و چه از طريق سنى و همچنين گفته هاى مفسران را, گرچه مفسرى مشهور و بلند آوازه باشند, به گونه اى دقيق مورد نقد و بررسى قرار مى دهد.

9. تفسير امّ الكتاب

1726/297
ت 299 م
فارسى
اثرى است از سيّد حسن ميرجهانى در تفسير سوره مباركه فاتحه كه در تاريخ 1398 هـ ق به زبان فارسى نگارش يافته است.
اين كتاب در يك جلد با قطع وزيرى و در 370 صفحه, چاپ افست شده است.
سبك نگارش: نويسنده دراين كتاب, نخست بررسى كوتاهى در مورد معجزه جاودان بودن قرآن و مشتمل بودن هرسوره قرآن برتمام علوم و نيز باء (بسمله) بر تمامى قرآن و تمامى علوم,… مطرح ساخته و آن گاه به شرح و تفسير تك تك آيات سوره مباركه(فاتحه) كه مورد بحث است, پرداخته است.
وى تفسير سوره را از (بسمله) آغاز و تك تك كلمات آن را به بحث و تفسير دقيق سپرده است. وى در تفسير هركلمه از زواياى: لغوى, ادبى, نقل اقوال مفسران گذشته از صحابه و تابعان و نيز جنبه هاى روايى به گونه اى مبسوط بحث مى كند. آراء متكلمان را درسطح محدود و اندك نيز ياد مى كند و در پايان همه بحثها, نتيجه مورد نظر خويش را در مى يابد. وى روايات, اقوال مفسران گذشته و آراء متكلمان را بدون ذكر سند و نقل منبع مطرح ساخته و درصدد نقد و تحليل آنها نيز برنمى آيد. بلكه به منظور تأييد ادعاى خويش ازآنها ياد مى كند. نمونه اى از شيوه تفسيرى وى را مشاهده مى كنيد:
(دراطراف لفظ و معناى بسم اللّه بدانكه اين لفظ مبارك مركب است از سه كلمه باء و اسم و اللّه كه تدبّر دراين سه كلمه مباركه دريچه اى است كه از روزنه آن باب معارف حقه بر روى طالبين آن باز مى شود… ) ص 21 كتاب
آن گاه به شرح هركلمه مى پردازد, وى بعد از شرح كلمات به شيوه اى كه بيان شد, مباحثى را در عنوان(نكته لطيفه) مطرح مى سازد و چنانچه مطلب, پايان يافته تلقى نشد, با عنوان(پاسخ و پرسش) يا (تنبيه) گفتنيهاى خود را بيان مى كند. البته همه اين عناوين بعد از آن مطرح مى شود كه از نظر تفسيرى, كاملاً به نتيجه رسيده باشد.

10. تفسير حدائق الحقائق

297/178
ت 355 ن
فارسى
اثرى است از ملاّ معين الدّين فراهى هروى در تفسير سوره مباركه(يوسف) كه به زبان فارسى نگارش يافته است. اين تفسير, يك بار در سال 1278 به دستور بهرام ميرزا, بانام احسن القصص و بار ديگر در سال 1309 در هند ـ لكهنو چاپ رسيده است. ولى هردونسخه چاپ شده پيشين, سنگى و ناقص بوده است. چاپ سوّم اين كتاب در سال 1368 هـ ق از سوى انتشارات دانشگاه تهران با تصحيح سيدجعفر سجادى, در يك جلد, داراى 856 صفحه در قطع وزيرى به چاپ رسيده است و كاستى دوچاپ پيشين, دراين چاپ رفع شده است.

شرح حال مفسّر

چنانكه درمقدمه كتاب آمده است: نام او مولى معين و يا ملاّ معين الدين فراهى هروى, عارف كامل و واعظ شهر هرات است. تاريخ تولد وى بدرستى معلوم نيست و سخنى از كودكى و جوانى وى در تذكره ها نيامده است. در كتابهاى روضة الصّفا, ج7, و الذريعة به نقل از روضة الصفا و كشف الظنون, به گونه اى كوتاه, از وى نام برده شده است.
وى به گفته روضة الصّفا از عرفا و علماى زمان سلطان حسين بايقرا(م: 911) ومردى زاهد و پارسا و گريزان از دنيا و بهره آن بوده, مدتى امامت جماعت مسجد جامع هرات را برعهده داشته است, ولى اشتغال اصلى وى ارشاد و هدايت مردم از راه وعظ و درس و بحث بوده است.(مقدمه كتاب / 12)
(گويند: منصب قضا را رد كرد و از تصدى آن سرباز زد. برادرش منصب قضا داشت و پدرش نيز مردى فاضل و باذوق و اديب بود. در مواردى چند, به مناسبت مقام از اشعار پدرش دراين كتاب, آورده است و چنانكه از سياق اشعار خود و پدرش معلوم مى شود, خانواده اى با ذوق واديب بوده اند. ظاهراً خود, ديوانى داشته است كه اكنون در دست نيست.
برخى گفته اند: وى درسال 908 هـ ق درگذشته است. او در مقبره خواجه عبداللّه انصارى در نزديكى مقبره برادرش مدفون گرديد.)
مقدمه كتاب/ 12

جايگاه تفسيرحدائق الحقائق در ادبيات فارسى

از مطالعه متن تفسير به دست مى آيد كه ملاّ معين الدين فراهى هروى در نويسندگى وداستان پردازى چيره دست بوده است. دراين تأليف, از مراجع و مآخذ مختلف ادبى و عرفانى نظم و نثر فارسى و مطالعه يوسف و زليخاهاى منظوم و منثور در نگارش اين كتاب, استفاده زيادى مى برده است. بدين جهت نثر آن يكنواخت نيست. در بعضى موارد, نثرى بسيار ساده و روان دارد و در موارد ديگرى سخت دچار اضطراب است.
او تلاش داشته تا الفاظ مسجع بسازد. ولى در بسيارى از موارد از استعمالات رايج فاصله گرفته است و واژگانى با تلفظى خاص و ناآشنا به كاربرده است. ناهمگونى نثر تفسير ياد شده, بعضى را برآن داشته تا گمان برند كه كتاب پس از فوت مفسر, دستكارى شده است.
با همه آنچه بيان شد, وى در به كارگيرى تركيبات اضافى و وصفى و تشبيهى و استعاره اى و… بسيار قوى بوده است ولذا مى توان گفت: اين تفسير درجهت رشد و ارتقاى ادبيات فارسى نقش ويژه اى را ايفا كرده و مى كند.
سبك نگارش: مفسر, پس از ياد كرد فضائل سوره يوسف وبيان سبب نزول آن,و نيز بيان فضيلت بسمله و فوائد آن و نيز تفسير(الر) وبيان خواص فواتح سور و وجوه عرفانى آن, به تفسير آيات به شرح زير پرداخته است:
1. نخست آيه را ذكر مى كند. آن گاه اقوال گوناگون را درفهم مراد آن نقل كرده و سپس به اشعار شعراى فارسى زبان معروف چون: ملاى رومى, اوحدى, سعدى و… و نيز اشعارى از خود و پدرش استشهاد مى ورزد.
2. به تطابق و اشارات عرفانى آيه مى پردازد.
3. به نصايح و مواعظ نيز رو مى آورد.
4. داستان نهايى مربوط به آيه را با روايات مختلف, همراه مى سازد.
دروسط داستان به مباحث عرفانى پرداخته و پس از نقل برخى از مكاشفات به اندرز گرفتن از داستان دعوت مى كند.

11. تفسير سوره ابراهيم

297/18
ت 754 ج
فارسى
سلسله درسهايى از آيةاللّه عبداللّه جوادى آملى, در تفسير سوره مباركه ابراهيم است كه درسال 1359 هـ ش به زبان فارسى ايراد گرديد.
درسهاى ياد شده از سوى مركز نشر فرهنگ رجاء در سال 1363 هـ ش به چاپ رسيده است.
كتاب يادشده در قطع رقعى و داراى 190 صفحه است.
سبك نگارش: مفسّر, نخست يك عنوان كلى الهى را ياد مى كند. آن گاه آياتى چند از سوره مباركه ابراهيم را يادآور مى شود. سپس به شرح آيات ياد شده مى پردازد و تلاش مى كند تا نتيجه كاوش در آيات مورد نظر, اثبات عنوان كلى ياد شده قبل از ذكر آيات, باشد.
در شرح آيات, به مباحث ادبى و لغوى توجه مى شود.
(از جمله: فعيل است به معناى مفعول, مثل قتيل كه به معناى مقتول است.حميد يعنى محمود.) ص 27 كتاب
در تفسير و تبيين آيات, از آيات قرآنى ديگر و روايات نيز, استفاده مى كند و همچنانكه گفته شد, در پايان بحث, نتيجه اى را كه در ابتداى سخن عنوان شده است, دريافت مى كند.

12. تفسير سوره هاى اعلى و زلزال

297/18
ت 482 ص
فارسى
اين تفسير, از آثار ارزشمند عالم ربانى, فيلسوف بزرگ جهان اسلام, محمد بن ابراهيم, صدرالدين شيرازى, مشهور به ملاصدرا متولد 979 هـ ق است. تفسير اين دو سوره مباركه قرآن, به زبان عربى تأليف شده و توسط رضا رجب زاده به زبان فارسى ترجمه گرديده است كه دريك جلد با قطع وزيرى در 111 صفحه از سوى كانون انتشارات محراب, در سال 1362 به چاپ رسيده است.
تفسير سوره اعلى از ص 1-59 و تفسير سوره زلزال از ص 63-111 اين كتاب را دربرگرفته است.
سبك نگارش: آخوند ملاصدرا, سوره مباركه اعلى را به شيوه عرفا تفسير كرده و مطالب عرفانى را كه از انديشه يك عارف سالك نشأت مى گيرد, در تفسير اين سوره به رشته تحرير آورده است. خود در آغاز كتاب مى نويسد:
(… وبعد, آنچه در اين جا بيان مى شود, نكاتى است, قرآنى و ذوقى كه از ذائقه سالكين به ملكوت اعلى نشأت گرفته و دقايقى است فرقانى و كشفى كه از شوق پويندگان مرتبه كمال, سرچشمه گرفته است) ص 1 كتاب
وى حكاياتى از عرفا را به مناسبتهاى مختلف, در تفسير سوره مباركه اعلى نقل كرده و بيشترين مطالب عرفانى را در عنوان مكاشفه آورده است. از مطالب حكمى و فلسفى در مناسبتهاى گوناگون نيز, غفلت نمى كند. ولى براهين فلسفى را در بيشتر موارد, با تفكر و انديشه هاى عرفانى ويژه خود مردود مى شمارد. شيوه تفسيرى وى بدين گونه است كه نخست يك آيه از سوره را ياد مى كند و آن گاه به تأويل و تفسير آن مى پردازد. مباحث لغوى, ادبى, بلاغى و ديدگاههاى مفسران را, مطرح نمى كند. بلكه به طرح همان مشرب عرفانى بسنده مى كند.
آخوند ملاصدرا, دراين تفسير, دلائل وحدانيت آفريدگار جهان را تبيين مى كند و مطالب خود را در هفت تسبيح به رشته تحرير درمى آورد.
اواظهار مى دارد:
(… اين نكات را در چند تسبيح آوردم كه مجموع آنها بر دلائل وحدانيت آفريدگار زمين وآسمان و پديدآورنده حقايق وماهيات مشتمل است) ص 1 كتاب
سبك نگارش تفسير سوره زلزال: آخوند ملاصدرا, نخست يك آيه از سوره مباركه زلزال را عنوان كرده آن گاه مطالب عرفانى فراوان ونكات حكمى و فلسفى در تأويل و تفسير آيه مورد بحث, بيان مى كند و از آيات قرآنى ديگر براى تفسير آيه كمك مى جويد. وى شبهات اهل شك را درمورد قيامت و احوال آن بيان كرده و با دليل ازآن پاسخ مى گويد.
موضوع مورد بحث مفسر دراين تفسير, احوال زلزله, حوادث و… قيامت است.

13. تفسير سوره انفطار

ش 297/179
ت 634 م
فارسى
اين كتاب از آثار علامه شهيد, مرتضى مطهرى است كه به صورت درس ايراد گرديده و سپس تنظيم شده است. مطالب اين كتاب در تفسير سوره مباركه انفطار و به زبان فارسى است.
سبك نگارش: دراين تفسير به مباحث ادبى و لغوى توجه لازم شده و روايات مطرح شده مورد دقت و بررسى قرار گرفته وضمن توجه به ديدگاههاى مفسران شيعه و سنى, روايات عامه نيز مورد برسى قرار گرفته است.

14. تفسير سورتى الجمعة والتغابن

179/297
ت 978 م
عربى
نويسنده تفسير, آيت اللّه سيّدمحمد هادى ميلانى است. اين كتاب با پاورقى توضيحى از سيدمحمد على ميلانى در يك جلد با قطع وزيرى در 126 صفحه چاپ و منتشر شده است.
تفسير سوره مباركه (جمعه) تا صفحه 95 و تفسير سوره مباركه (تغابن) تا پايان كتاب را در برگرفته است.
سبك نگارش: مفسر نخست, يك يا چند آيه و گاه قسمتى از آيه را ياد مى كند, سپس مطلب يا مطالب كلى را كه به عقيده نويسنده از آيه يا آيات ياد شده استفاده مى شود به گونه اى اجمالى عنوان مى كند. سپس مطالب عنوان شده را با براهين حكمى و دلائل فلسفى توضيح مى دهد.
از جمله در تفسير آيه اوّل مى نويسد:
(قال عزّ من قائل(يسبح) هل هو التسبيح التكويني… و الأشياء كلّها بذواتها منزهة للّه تعالى تنزهه عن الشريك. لانه لوكان له سبحانه شريك لماوجد شئ , او وجد من كل شئ اثنان متماثلان بتمام التماثل و بجميع الخصوصيات.
امّا وجودها فبالضرورة , واما عدم المماثلة فلأنّه بديهى,اذ بعد ملاحظة الافراد من الجنس الواحد او النوع الواحد كالتمرتين او الحنطتين… وغيرها من سائر المخلوقات, يرى المايز بينها و عدم المماثلة من جميع الجهات و هذا لايختص بزمان دون زمان ومكان دون مكان, فان جزئياً كزيد المعيّن من جميع الجهات بعد التأمل فى وجوده بعد ان لم يكن, يدلّ على أنّ له موجداً و انّه واحدا,
امّا الاول فواضح.وامّا الثانى فانه لو صدر عن اثنين, فان استقلا فى التأثير فيه كاملاً, لزم تعدده مع انه واحد, وان اشتركا فلواثر كل فى بعضه لزم تركّب الوجود مع انه بسيط ولو اثر المجموع فيه بنحو كانا جزئى العلة لم يكن واحد منهما علّة تامّة, و ذلك نقص فيهما مضافاً الى انه لايخلو كونها كذلك اما لعدم القدرة او لمغلوبية كل للآخر المزاحم له, او عبثاً… والكل باطل, فكل موجود يدل على ان موجده واحد لا شريك له) ص 8 كتاب

15. تفسيرسوره حجرات

1726/297
ت 477 ص
فارسى
اين كتاب, اثر آيت الله سيّدرضا صدر, در تفسير سوره مباركه حجرات است كه در زمينه (آداب معاشرت) به زبان فارسى نگارش يافته است.
چاپ دوم اين كتاب از سوى انتشارات كتابخانه صدر در يك جلد, قطع رقعى, در 213 صفحه انجام گرفته است. تاريخ نشر وچاپ اين كتاب مشخص نيست, ولى تاريخ نگارش به قلم مفسر در مقدمه كتاب, 1379 هـ ق است.
سبك نگارش: كتاب يادشده كتابى است الهى, اجتماعى, اخلاقى وحقوقى. مفسر درمقدمه كتاب در مفهوم تفسير, علم تفسير, پيدايش تفسير و مقدمات تفسير بحث كرده و در كتاب, مباحث را به شرح زير ارائه كرده است:
نخست سبب نزول سوره و تاريخ و محل نزول آن را مطرح كرده, آن گاه با ذكر تك تك آيات به شرح و تفسير هركدام پرداخته است ودر شرح آيات, اسباب نزول را به طرق گوناگون و اقوال بسيار ذكركرده است وآن گاه به بحث ادبى پرداخته و مطالب مفصلى را درعنوان اخلاقى و موعظه بيان مى دارد. در كتاب يادشده, روايات همراه با منابع آن ذكر و نقد شده اند.
مطلب زير را براى نمونه ذكر مى كنيم:
وى در فضيلت سوره حجرات مى نويسد:
(در تفسير برهان, ج1 ص 203 راوى را اسقاط كرده و به طور ارسال حديثى را از پيامبر نقل مى كند… هركس اين سوره را بنويسد وهنگام جنگ و دشمنى برخود بياويزد, ازآن هراس درامان باشد و خداوند درخيرى را بگشايد… )
همچنين روايتى را از ابى بن كعب قريب به اين مضمون نقل مى كند و آن گاه در نقد آن مى نويسد:
(صحت روايت (ابى) مورد ترديد است. دانشمند بزرگ, شهيد ثانى, شيخ زين الدين عاملى در كتاب(دراية) مى گويد: ابوعصمت يكى از جاعلين حديث فضائل قرآن است. هنگامى كه از وى پرسيدند: چرا اين روايت را جعل كردى و به ابن عباس نسبت دادى؟ گفت: ديدم كه مردم ازخواندن قرآن دست كشيده اند. اين حديث را جعل كردم, تا ميل مردم به تلاوت قرآن افزوده شود… )
(ص 8 كتاب)
ييادآور مى شود, ابوعصمت در سلسله سند روايت يادشده واقع شده است.

16. تفسير سورة الحشر

297/18
ت 696 ف
عربى
اثرى است تحقيقى در تفسير سوره مباركه(حشر) از شيخ حسن فريد گلپايگانى كه به زبان عربى نگارش يافته است.
اين كتاب, در سال 1396 هـ ق در چاپخانه حيدرى, در يك جلد با قطع وزيرى, شامل 142 صفحه به چاپ رسيده است.
سبك نگارش: مولف, اسباب نزول, ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه آيات را مفصلاً بررسى مى كند, مناظرات ميان برخى از دانشمندان وائمّه(ع) و همچنين اقوال تفسيرى مفسران عامه و خاصه را نقل و بررسى مى كند. روايات شيعه را به شرح نقل مى كند و سپس به بررسى درستى و نادرستى اسناد روايات مى پردازد.

17. تفسير سوره حمد

297/18
ت 746 خ
فارسى
اين تفسير مجموعه سخنان مرجع فقيد شيعيان جهان و رهبركبير انقلاب اسلامى, حضرت امام خمينى است كه در تفسير سوره مباركه (فاتحه) ايراد گرديده و به وسيله آقاى على اصغر ربانى خلخالى با عنوان (با قرآن در صحنه) تنظيم شده است.
چاپ اول اين تفسير, با مقدمه اى نسبتاً طولانى از سيدمحمد مهدى لاجوردى حسينى در يك جلد با قطع رقعى در 132 صفحه انجام شده است.
سبك تفسير: اين تفسير, خواننده را در فضاى عرفانى خاص به سير وسلوك واداشته وهمگامى خواننده تا آخر اين كتاب, او را در بلندترين افق معراج روحى و معنوى قرار مى دهد و نفوسى را كه قابليت تأثيرپذيرى از نسيم دلپذير عرفان و كشف داشته باشند تا اوج سعادت وكمال پرواز مى دهد:
(در واقع مسأله اين است كه ذات مقدس است وجلوه او, حال چه تجلى درمقام ذات يا تجلى در مقام صفات, يا تجلى درمقام فعل, كه همين آياتى كه به آنها اشاره مى كنيم… مى توانند, شاهد ما باشند…. ) ص 13 كتاب
وى در مقام ترجيح(ادراك) بر (برهان) مى گويد:
(… آنهايى كه اصحاب برهانند, همان كورها هستند. وقتى مشاهده نباشد, كور است… به طور برهانى هم كه ثابت كرديم كه مبدأ وجود, كمال مطلق است, باز برهان است و محجوبيت پشت ديوار برهان, با كوشش اگر به قلب رسيد, قلب ما اين معنى را مى يابد كه: صرف الوجود كل شىء.)
ايشان با اين كه (كشف) را بالاتر از(برهان) و (عرفان) را از دلايل عقلى و حكمى مقدم مى داند, در عين حال براهين عقلى را دراثبات واجب الوجود و… ناديده نمى گيرد.
در اثبات لايتناهى بودن ذات حق مى گويند:
(فرق بين (ممكن) و (واجب) اين است كه: ممكن, متناهى و محدود است و واجب, لايتناهى و غيرمحدود, زيرا اگر موجود حد داشته باشد, باز همان ممكن است.)
ويا در اعتبار برهان, مى گويند:
(همان طور كه اثبات يك چيز, محتاج به برهان است, اگر گفتيم: (نه), آن هم برهان مى خواهد … والاّ بايد بگويى نمى دانم.) ص 98 كتاب

18. تفسير سوره سجده

179/297
ت 419 م
عربى
اثرى است از آقاى سيدمحمد تقى مدرسى در تفسير سوره مباركه سجده كه به زبان عربى نگارش يافته است.
كتاب ياد شده در سال 1404 هـ ق از سوى انتشارات دارالهدى عراق در يك جلد با قطع رقعى و در 40 صفحه منتشر شده است.
سبك نگارش: نخست, مطالبى را در عنوان(مطالب عام) در رابطه با مكى بودن سوره, شمار آيات و… مطرح مى سازد, آن گاه به شرح و تفسير تك تك آيات پرداخته است. درشرح آيات شيوه اختصار را پيموده و از توضيح مختصر آيات و مرتبط ساختن آيات با يكديگر و نتيجه گيرى فراتر نرفته است. نكات ادبى را نادراً متعرض مى شود و گاه روايات معتبر شيعى را در حدّ تأييد مدعا ذكر مى كند. ارائه تفسير يك سوره در 40 صفحه, خود گواه رعايت ايجاز دراين تفسير است.

19. تفسير سوره صاد

297/18
ت 583 م
فارسى
اثرى است از آيةالله على مشكينى در تفسير سوره مباركه (صاد) كه به صورت درسهاى تفسير, ايراد شده و پس از تصحيح استاد در يك جلد با قطع رقعى و در 288 صفحه از سوى دفتر انتشارات اسلامى قم به چاپ رسيده است.
مؤلف, نخست يك آيه از سوره مورد بحث را ياد مى كند. آن گاه ترجمه فارسى آن را با عنوان (ترجمه) ذكر مى كند. سپس به مباحث تفسيرى با عنوان(تفسير) مى پردازد. دربحث تفسير, كلمات را از نظر لغوى واصطلاحى كاملاً شرح مى دهد. به نقل آيات مربوط و روايات نهج البلاغه عنايت نشان مى دهد و ترجمه نهج البلاغه و آيات را به گونه اى دقيق و رسا, بيان مى دارد. احتمالات آيه را مطرح و ديدگاه پذيرفته خويش را تأييد مى كند.
نمونه اى از مطالب كتاب:
(تفسير آيه (3) (كم اهلكنا من قبلهم من قرن… )
ترجمه:
(چه بسيار از طوايف وملل قبل از زمان اينان كه ما آنها را نابود كرديم, درآن حين نداى پشيمانى آنها بلند شد, ولى وقت گذشته بود.
تفسير:
كلمه(كم) خبريه است كه دلالت بر تكثير مى كند و قرن به معناى امت و اجتماع است كه متقارب هم و دريك زمان زيست كنند و گاهى به صد سال باشد وسى سال اطلاق مى شود و(لات) نفى است به معنى ليس…
و دراين مقام دو بحث است:
اول اجتماعاتى كه در اعصار گذشته, موجود شده و از بين رفته اند, دو قسمتند:آنها كه زوال شان به تدريج واقع شده… و آنهايى كه فنا و زوال شان دفعى و دسته جمعى بوده… مانند قوم نوح, قوم هود, قوم صالح, قوم شعيب…
و درمورد آيه شريفه,مراد طرز دوم است. چه كلمه (فنادوا) اشاره براين است كه آنان وقت نزول عذاب, فرياد و ندا برآوردند و مورد اعتنا واقع نشدند واين در مورد طايفه دوّم است) ص 20 كتاب
سپس آيات بسيارى از قرآن را دررابطه با مراد و مقصود آيه بيان مى دارد. در مجموع, مى توان گفت: اين تفسير, درميان تفاسير تك نگارى, جايگاه ويژه اى دارد و از ارزش والايى برخوردار است.

مقالات مشابه

بلوغ

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهسیدرضا هاشمی

اِكراه

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهسیدمصطفی اسدی

امضا و تأسيس

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهعلی معموری

اِستحباب

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهبخش فقه و حقوق

اضطرار

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهغلامرضا مغیثی

اِجزاء

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهسیدمحمدهادی موسوی

فلسفه علم فقه (1)

نام نویسندهجعفر سبحانی